دعوت به نوشتن خاطرات راهپیمایی اربعین

یکی از پایدارترین ارمغان این‌گونه سفرها خاطرات و مشاهدات‌اند؛ از اولین سفر تا هر تعداد نوبتی که تکرار شوند. راویان به مناسبت و با هر چه که یادآور باشد، خاطرات را به زبان می‌آورند، یعنی شفاهی بازگو می‌کنند؛ شیوه‌ای که بیشتر مسافران ایرانی از آن استفاده می‌کنند و به آن عادت دارند.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌ها – 30 (پایانی)

آرشیو مصاحبه

آخرین مرحله در فرآیند مصاحبه تاریخ شفاهی «آرشیو» و یا «بایگانی» متن و فایل‌های صوتی، تصویری و ضمائم مصاحبه است. هدف از این کار حفظ و نگهداری مصاحبه و آسان‌سازی بهره‌برداری از آن در کوتاه‌ترین زمان است. این امر نیاز به یک برنامه دقیق و کاربردی و با صرفه اقتصادی دارد که ذیل یک روش مشخص باید اجرا شود.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌ها - 29

کنترل متن پیاده‌شده

یکی از آخرین مراحل مصاحبه، کنترل و تطبیق فایل صوتی و تصویری با متن پیاده‌شده است. این مرحله باید با نهایت دقت و توجه انجام شود. زیرا بسیاری از بهره‌برداران، به دلایل مختلف به فایل اصلی مراجعه نکرده و به مطالعه‌ متن پیاده شده و استفاده از آن اکتفا می‌کنند. به همین دلیل متن مورد بحث باید از دقت و درستی کامل برخوردار باشد.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌ها-28

پیاده‌سازی فایل صوتی

پس از پایان مصاحبه، باید برای پیاده‌سازی فایل صوتی و تبدیل آن به متن مکتوب اقدام نمود. منظور از این کار نه تدوین نهایی متن که صرفاً تبدیلِ اولیه صدا به متن و تهیه یک متن خام است تا آرشیو و بهره‌برداری از مصاحبه را آسان کند.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌ها - 27

پرسش تکمیلی

با پایان یافتن مصاحبه، محققِ تاریخ شفاهی موظف است به بررسی متن مصاحبه پرداخته و نسبت به شناسایی ابهامات و نقاط ضعف آن اقدام نماید. در این مرحله با طرح و ثبت پرسش‌های جدید، برای مصاحبه تکمیلی آماده می‌شود. بدیهی است مصاحبه تکمیلی همان‌گونه که از نام آن هویداست، نه یک مصاحبه مستقل، بلکه مرحله‌ای در تکمیل مصاحبه اصلی است.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌ها _ 26

گزارش مصاحبه

پس از پایان کار، باید گزارشی از وضعیت مصاحبه و چگونگی انجام آن از زمان شکل‌گیری ایده تا شناسایی راوی و تماس با او تا اجرای مصاحبه تهیه و در سوابق طرح، نگهداری کرد و یا به سازمان متبوع ارائه نمود. این گزارش که باید به وسیله مصاحبه‌گر تهیه شود، از آن جهت اهمیت دارد که سازمان حامی و بهره‌برداران را در جریان روند مصاحبه و شرایط آن قرار می‌دهد. همچنین این متن به محقق تاریخ شفاهی نیز کمک می‌کند تا بعدها چگونگی انجام مصاحبه و وضعیت آن را به یاد آورده و شناخت روشنی از آن داشته باشد.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌ها _ 25

پایان مصاحبه

مصاحبه تاریخ شفاهی هم مانند هر فعالیت دیگری، پایانی دارد. بالطبع چگونگی پایان دادن به مصاحبه نیز مانند شروع آن از اهمیت زیادی برخوردار است. شاید این تشبیه اغراق‌آمیز نباشد اگر بگوییم همان‌گونه که یک هنرمند اهل موسیقی تلاش می‌کند اثر خود را با ریتمی آرام آغاز کرده و به تدریج آن را به اوج رساند و در پایان نیز با ریتمی آرام فرود آمده و کار خود را پایان دهد، در مصاحبه تاریخ شفاهی هم باید آغاز و انجام آن از روندی آرام و طبیعی برخوردار باشد تا مصاحبه از چارچوب طبیعی خود خارج نشده و راوی نیز در بیان خاطرات دچار مشکل نشود.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌ها - 24

تحریک حافظه

یکی از مشکلاتی که مصاحبه‌گران با آن مواجه هستند، ضعف حافظه راوی به دلیل گذشت زمان و تنوع موضوعات است. بدیهی است محقق تاریخ شفاهی برای انجام هرچه بهتر مصاحبه، ناچار به تحریک حافظه و تقویت فعالیت ذهنی راوی از راه‌های مختلف است. برخی از این شیوه‌ها را به شرح ذیل می‌خوانید.

سخت‌ترین کار جهان

در این سال‌ها مراکز زیادی در کشور ما درباره ادبیات جنگ، فعال هستند و چراغ این امید را در دل ما روشن می‌گذارند که ما از آینده این ادبیات غنی، نگران نباشیم، با این که می‌دانیم سخت‌ترین کار جهان، نوشتن یک جمله درست است.

مصاحبه تاریخ شفاهی و ضرورت‌ها _ 23

جدل با راوی

یکی از اموری که مصاحبه‌کننده باید به شدت از آن پرهیز کند، مباحثه طولانی و جدل‌آمیز با راوی است. چه‌بسا راوی بر درستی اطلاعات و برداشت‌های خود تأکید کرده و بر صحت آنها اصرار نماید و مصاحبه‌کننده بر اساس اطلاعاتی که از منابع مختلف به دست آورده نظر او را نادرست بداند. در چنین شرایطی ممکن است دو طرف بر موضع خود پافشاری کرده و روند مصاحبه را دچار اشکال کنند.
...
10
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 108

وقتی به موضع رسیدم رفتم داخل سنگر. سربازها گفتند: «آن سرباز انتظامات، یعنی یعقوب احمد،‌ که عصام را دستگیر کرده بود دیروز بر اثر اصابت ترکش گلوله ایرانیها کشته شد. خدا را شکر کردم. بعد شنیدم سرهنگ میسر به ستوان یکم عباس اهل بصره گفته بود: «تفاوت کشته شدن عصام و یعقوب تفاوت بهشت و جهنم است.» چند روز گذشت. حمله شما شروع شد. تقریباً تا ساعت پنج‌ونیم صبح ما هنوز در مواضع خودمان بودیم. در شبِ حمله، آسمان را ابرهای سیاه پوشانده بود. افراد ما همه ترسیده بودند و حالت عجیبی داشتند. خستگی مفرط و یأس در تک‌تک افراد به چشم می‌خورد. رخوت و ترس موقعی بیشتر شد که ستوان یکم احمد جمیل و سرهنگ میسر با داد و فریاد ز افراد می‌پرسیدند «پل کجاست؟ پل کارون کجاست؟»